طوفان فکری
طوفان فکری چیست؟
طوفان فکری یک رویکرد آرام و غیررسمی را برای حل مسئله با تفکرات جانبی ترکیب می کند. این رویکرد افراد را تشویق می کند تا با افکار و ایده هایی کنار بیایند که در ابتدا کمی غیر منطقی به نظر میرسند. برخی از این ایده ها می توانند به راه حلهای اصلی و خلاقانه برای یک مسئله تبدیل شوند ، در حالی که برخی دیگر حتی می توانند ایده های بیشتری را به دنبال داشته باشند.
ممکن است هرچه میگذرد تکنیکهای حل مسئله هم تکامل بیشتری پیدا کند اما چیزی که مشخص است طوفان فکری تکنیکی رایج در حل مسئله است که چندین دهه قدمت دارد و یکی از نخستین ابزارهایی است که در آموزش حل مسئله، مورداشاره قرار میگیرد. طوفان فکری روشی است که تعداد زیادی از ایدهها مطرح و دستآخر بهترین و مناسبترینهایشان انتخاب میشوند.
چرا از طوفان فکری استفاده میکنیم؟
حل مسئله به شیوه ی گروهی معمولاً توسط رفتارهای غیرحرفه ای گروه می تواند تضعیف شود.
در حالی که شروع به کارو حل مشکلات با یک فرآیند ساختاری و تحلیلی ، می تواند یک گروه را به سمت ایجاد ایده های محدود و غیرقابل تصور سوق دهد.در مقابل ، طوفان فکری محیطی آزاد را فراهم می کند که همه را به مشارکت تشویق می کند. ایده های عجیب و غریب مورد استقبال قرار می گیرند ، و همه شرکت کنندگان تشویق می شوند به طور کامل مشارکت کنند و به آنها در توسعه مجموعه ای غنی از راه حل های خلاقانه کمک می کنند.
در حل مسئله به روش طوفان فکری از تجربه های دیگر اعضای تیم استفاده میشود. این کار گستره ی ایده ها را افزایش میدهد به این معنی که شما اغلب می توانید راه حل های بهتری برای مشکلات پیش روی خود بیابید. و همچنین در صورت توسعه دادن این ایده افراد نسبت به آن تعهد بیشتری خواهند داشت.
علاوه بر این طوفان فکری سرگرم کننده است و منجر میشود اعضای تیم در یک محیط با انرژی مثبت به حل مشکلات بپردازند.
چرا طوفان فکری خوب است؟
در روش قدیمی، افراد با اعتمادبهنفس بالا بر اعضای ضعیفتر گروه تسلط مییابند و اعضایی که اعتمادبهنفس پائینی دارند، از بیان آزادانه واهمه دارند!
برخی دیگر نیز برای موافقت با نظرات گروه تحتفشار قرار میگیرند و یا به دلیل احترامی که برای افراد برتر و مسئول قائلاند، خود را کنار میکشند. به این صورت روش گروهی حل مشکل اغلب بینتیجه و غیر مؤثر خواهد بود.
اما در روش طوفان فکری چنین مسائلی وجود ندارد. همه در یک سطح هستند و همه آزادانه نظراتشان را میگویند و تازه تشویق هم میشوند.عدالت در این روش برقرار است.
در روشهای جدید طوفان فکری چه تغییراتی به وجود آمده است؟
روش طوفان فکری دچار تغییراتی شده است و همچنان این روند ادامه دارد.
طوفان فکری سنتی
روش سنتی طوفان فکری اینگونه است که گروهی از مردم در یک اتاق مینشینند و ایدههایی را که به ذهنشان خطور میکنند، فریاد میزنند. به آنها گفته میشود که خود را رها کنند و هر ایدهای به نظرشان میرسد بگویند. به آنها اطمینان داده میشود که هیچکدام از حرفها و ایدههایشان مورد قضاوت قرار نخواهد گرفت.
این کمک میکند افراد آزاد باشند تا بدون احساس ناراحتی هرگونه ایدهای را بیان کنند. از میان بسیاری از ایدهها، ایدههای ارزشمندتر بیرون کشیده میشوند. به دلیل محیط تفکر آزاد، این نشست صمیمانه خواهد بود و ذهن افراد خالی میشود.
طوفان فکری مدرن
در مدلهای تازه، سناریوی طوفان فکری سنتی بسط داده میشود و کل فرآیند را آسانتر و مؤثرتر میسازد.
طوفان فکری پیشرفته، به طوفان فکری سنتی کمک میکند تا ایدههایی بهینهتر، کارآمدتر و مؤثرتر تولید شود.
در این روش اغلب مشکلات مربوط به طوفان فکری سنتی، در یک فرایند کارآمدتر حل میشود. در روش طوفان فکری پیشرفته، به افراد ابتدا یاد داده میشود که تفکر خلاقانه داشته باشند، بنابراین آنها فکرهایی که واقعاً کارآمد نیستند را دور میریزند و سعی میکنند خلاقانهترینهایشان را ارائه دهند.
دو مدل طوفان فکری متفاوت
این دو مدل طوفان فکری، اندکی با روش غالب طوفانهای فکری تفاوت دارند.
طوفان فکری ساکت
بارش ذهنی خاموش یا طوفان فکری ساکت، میتواند به عنوان یک ابزار خلق ایده جایگزین در تیم شما به کار رود. قوانین و دستورالعمل در این روش تا حد زیادی همانند جلسات منظم باقی میمانند.
ابتدا مسئله مطرح و توضیح داده میشود. سپس اعضای جلسه پنجتا ده دقیقه فرصت دارند هرچه به ذهنشان میرسد بنویسند.
فقط یک نکته؛ اجازه ندهید تا وقتی زمان کلی تمام شده کسی برگهاش را تحویل بدهد. آنها تا آخرین لحظه باید بنویسند. چون در روند فکری سایر اعضا اختلال ایجاد میشود.
این چرخه تا زمانی ادامه مییابد که اعضا کارتهای اولیه ایجاد شده را دریافت کنند. این ایدهها توسط تسهیلگر جمعآوری و پاسخهای تکراری حذف میشوند. این تیم پاسخهای باقیمانده را دستهبندی و بهترین راهحل را برای مسئله بیانشده در ابتدای جلسه تعیین میکند.
طوفان فکری معکوس
در روش طوفان فکری معکوس، به این موضوع فکر میکنید که افراد در موقعیت شما، چهکار میکردند و سپس شما درست برعکس آن کار را انجام میدهید.
یک روش این است که از خودتان سؤال کنید «چطور میتوانم جلوی عملی شدن این هدف را بگیرم؟» مثلاً فرض کنید شما صاحب یک سازمان آموزشی هستید. بعد از مدتی حس میکنید سطح کیفی آموزشها اندکی افت کرده است. بنابراین مسئلهای طرح میکنید با این عنوان: «چطور میتوانم سطح رضایت مشتریان را بالا ببرم؟
شما احتمالاً قبلاً هرکاری که به ذهنتان رسیده است را برای رضایت حداکثری مخاطبانتان انجام دادهاید. بنابراین بهتراست این مسئله را برعکس کنید:
چطور میتوانم حداکثر نارضایتی را برای مخاطبینمان به وجود آوریم؟
این تکنیک نگاهی به روشها و رویکردهایی جدید دارد که به شکل وارونه و معکوس، گزینه موردنظر را بررسی میکنند.
فرقی نمیکند کدامیک از این تکنیکها برای شما مفید باشند، مهم این است که همه آنها را آزمایش کنید. شاید متوجه شوید که خیلی از این تکنیکها به شما کمک میکنند. اگر این کار را انجام ندهید، ممکن است خیلی از گزینهها را از دست بدهید.
طوفان فکری فردی
در حالی که طوفان فکری گروهی اغلب در ایجاد ایده نسبت به حل مسئله به روش عادی گروه مؤثرتر است ، مطالعات متعددی نشان داده اند که طوفان فکری فردی ایده های بیشتری – و غالباً بهتر از طوفان فکری گروهی ایجاد می کند. زیرا گروه ها معمولا در پیروی از قوانین طوفان مغزی سخت گیر نیستند و در حالی که منتظر نوبت صحبت خود هستند ایده های دیگران را نادیده میگیرند.
وقتی به تنهایی به شیوه ی طوفان فکری فکر می کنید ، نیازی به نگرانی در مورد سؤالات شخصی یا عقاید دیگران نیست و می توان آزادتر و خلاق تربود.
طوفان فکری فردی در مواقعی که شما نیاز به حل یک مشکل ساده دارید یا روی یک موضوع گسترده تمرکز می کنید لیستی از ایده ها را ایجاد می کند. طوفان فکری گروهی اغلب برای حل مشکلات پیچیده مؤثرتر است.
طوفان فکری گروهی
در اینجا می توانید از تجربه کامل و خلاقیت اعضای تیم استفاده کنید. وقتی یک عضو با یک ایده گیر بیفتد ، خلاقیت و تجربه اعضای دیگر می تواند این ایده را به مرحله بعدی ببرد. شما می توانید با طوفان فکری گروهی ، ایده هایی را در عمق بیشتر ایجاد کنید.
یکی دیگر از مزایای طوفان فکری گروهی این است که به همه کمک می کند احساس کنند که در راه حل کمک کرده اند و به افراد یادآوری می کند که دیگران ایده های خلاقانه ای برای ارائه دارند. همچنین سرگرم کننده است ، بنابراین می تواند برای تیم سازی عالی باشد!
شما اغلب با تلفیق طوفان فکری فردی و گروهی و مدیریت این فرایند مطابق با “قوانین” میتوانید بهترین نتیجه را کسب می کنید. با انجام این کار ، شما می توانید افراد را بر این موضوع متمرکز کنید که بدون وقفه ، روی ایده خود کار کنند ، شما تعداد ایده هایی را که می توانید ایجاد کنید ، به حداکثر می رسانید و آن احساس خوب کار تیمی را تجربه می کنید که در نهایت با یک جلسه خوب طوفان فکری همراه است.
برای اجرای موثر جلسه طوفان فکری گروهی ، این مراحل را دنبال کنید:
1-گروه را آماده کنید
ابتدا یک محیط ملاقات راحت تنظیم کنید.
اطلاع حاصل کنید تیم شما برای تهیه راه حل های طوفان فکری برای مشکل شما چقدر اطلاعات یا آمادگی لازم دارد؟
در نظر بگیرید چه کسی در جلسه شرکت خواهد کرد. اتاقی مملو از افراد همفکر به اندازه یک گروه متنوع ایده های خلاقانه به وجود نخواهد آورد ، بنابراین سعی کنید افرادی را از طیف گسترده ای از رشته ها درگیر کنید و افرادی را در نظر بگیرید که دارای سبک های مختلف و تفکر متفاوت هستند.
وقتی همه جمع شدند ، یک نفر را برای ثبت ایده هایی که در جلسه وجود دارد ، تعیین کنید .ضبط و مشارکت در آن واحد کار سختی است. یادداشت هایی را به نحوی درج کنید که هر کس بتواند آنها را ببیند برای مثال از یک رایانه یا یک پروژکتور استفاده کنید.
2- مشکل را ارائه دهید
مشکلی را که می خواهید حل کنید به روشنی تعریف کنید. این نکته را روشن کنید که هدف این جلسه تولید هرچه بیشتر ایده ها است. در ابتدای جلسه ، ساعتی را اختصاص دهید تا افراد تعداد ایده های خودشان را در حد امکان بنویسند. سپس از آنها بخواهید که ایده های خود را به اشتراک بگذارند ، در حالی که به همه فرصتی عادلانه برای مشارکت می دهید.
3-بحث را هدایت کنید
هنگامی که همه ایده های خود را به اشتراک گذاشتند ، یک بحث گروهی را شروع کنید تا ایده های دیگران را توسعه دهید و از آنها برای ایجاد ایده های جدید استفاده کنید. تکیه بر ایده های دیگران یکی از مهمترین جنبه های طوفان فکری گروهی است.
همه ،حتی ساکت ترین افراد را به مشارکت و توسعه ایده ها تشویق کنید و افراد را از انتقاد از ایده ها منع کنید.
به عنوان مجری گروه ، در صورت داشتن ایده باید ایده های خود را با یکدیگر در میان بگذارید ، اما وقت و انرژی خود را صرف حمایت از تیم خود و هدایت بحث کنید.
اگرچه شما بحث را راهنمایی می کنید ، اما به یاد داشته باشید در هنگام طوفان مغزی به همه اجازه دهید سرگرم شوند و تیم خود را ترغیب کنید تا ایده هایی هرچه بیشتربدون توجه به کاربردی بودن یا نبودن آنها به وجود آورند.
یک قطار فکری را خیلی طولانی دنبال نکنید. اطمینان حاصل کنید که تعداد خوبی از ایده های مختلف را ایجاد می کنید ، و ایده های فردی را با جزئیات مورد بررسی قرار می دهید.
همچنین اگر جلسه طوفان فکری طولانی است ، استراحت هایی انجام دهید تا افراد بتوانند تمرکز خود را حفظ کنند.
قوانین طوفان فکری
1-بر کمیت تمرکز کنید نه کیفیت
همیشه کیفیت مهمتر از کمیت است؛ اما در یک جلسه طوفان فکری کاملاً برعکس است.
به این فکر نکنید که ایدههای بهتر کداماند. اجازه دهید تمام افراد هر ایدهای که به ذهنشان میرسد را بگویند. میتوانید از یک تخته وایت برد یا برگه بزرگ برای نوشتن همه ایدهها استفاده کنید.
یادتان باشد هرچه تعداد ایدههایی که تولید میشوند بیشتر باشد، احتمال دست یافتن به یک راهحل اساسی و اثربخش بیشتر است.
2-از انتقاد جلوگیری کنید
انتقاد مثل یک مانع برای تفکر است. وقتی از کسی میخواهید ایده بدهد و درعینحال از او انتقاد میشود، او از این به بعد سعی میکند ایدههای مشابه یا در همین سطح را از ترس اینکه دوباره مورد انتقاد قرار بگیرد نگوید.
اگر در مواجهه اولیه با یک ایده، به جای انتقاد از آن، به توسعه و بهبود آن فکر کنیم، یک جو مناسب برای تولید ایدههای بکر و غیرمعمول فراهم میشود. استفاده از چنین روشی باعث ایجاد دامنه زیادی از راهحلهای بعضاً شگفتانگیزی میشود.
3-از ایدههای غیرمعمول، استقبال کنید
در بارش ذهنی ممکن است ایدههای غیرمعمول رویکردهای جدیدی را به مسئله فراهم کنند و منجر به راهحلهای بهتری نسبت به ایدههای معمول شوند
4-ایدهها را ترکیب کنید و ایدههای کاملتری بسازید
میتوان با ترکیب دو ایده خوب، به ایدهای بهتر رسید که از هر دو ایده قبلی کاملتر باشد.
5-هیچکس مالک ایدهاش نیست
مهم است که هیچکس ادعا نکند که این ایده مال من است یا آن ایده را فلانی مطرح کرد. وصل کردن ایدهها به افراد، میتواند اثربخشی یک جلسه طوفان فکری را کاهش دهد. چون:
– قضاوت ما در مورد فرد، به ایده هم سرایت میکند.
– دیگران ترجیح میدهند ایده جدیدی مطرح کنند تا اینکه ایده فرد دیگری را اصلاح کنند.
– اصلاح یا تکمیل یک ایده، ممکن است باعث مقاومت و موضعگیری کسی که نخستین بار آن را مطرح کرده است بشود.
6- به افراد توضیح دقیق بدهید نیست
به افراد دقیقاً توضیح بدهید که بدون هیچ ترسی هر نظری دارند بگویند. بگویید کسی حق مسخره کردن یا ابراز نظر مخالف را ندارد. از آنها بخواهید اعتمادبهنفس داشته باشند و هر چه به ذهنشان رسید بگویند.
راهنمای سریع برای ایجاد یک جلسه طوفان فکری
• ثبت موضوع موردنظر بر روی تخته و توضیح در مورد آن برای افراد توسط مجری
• یادآوری قواعد و اصول اجرای کار برای شرکتکنندگان توسط مجری
• ارائه ایدهها و نظرات به صورت گردشی،در هر نوبت فقط یک ایده باید بیان شود و در صورت عدم وجود ایده، با گفتن واژه «بعدی» نوبت به دیگری واگذار میشود
• ثبت کلیه ایدهها توسط یک فرد خوشخط و تیز
• اتمام مرحله ثبت عقاید در صورت گفتن کلمه «بعدی» توسط تمام افراد
• دستهبندی و جمعبندی نتایج
چگونه جلسات طوفان فکری را اداره کنیم؟
در اغلب موارد، مدیران تصور می کنند جمع کردن افراد در اتاق کنفرانس، تهیه دستورالعملهایی مبهم برای تفکر خارج از چارچوب، فراهم کردن پذیرایی مناسب، و این تفکر که خلاقیت می تواند با ارائه هر ایده ای شکوفا شود، کافی است. اما این نوع نگرش منجر به یک فرآیند آزاردهنده، پیچیده و بدون نتیجه میشود.
در حقیقت، مغز انسانها برای تفکر خارج از چارچوب طراحی نشده است. ما به چارچوبهای مختلفی از قبیل مدلهای ذهنی، قالبها و تئوریها برای درک پیچیدگی جهان احتیاج داریم. استراتژی، بخش بندی بازار و چشم انداز به همراه سایر چارچوبها به رهبران در تفسیر و سادهسازی پیچیدگی دنیا کمک میکنند. رهبران برای تحریک واقعی ایدهپردازی احتیاج به ساختارهای جدیدی دارند تا تیمشان بتواند آزادانه به فرایند طوفان فکری بپردازد.
1-هیچگاه فراموش نکنید که طراحی پرسشهای موثر نیمی از مبارزه است
آلبرت انیشتین گفته است: اگر یک ساعت برای نجات دنیا وقت داشتم ،۵۹ دقیقه را برای تعریف مسئله و یک دقیقه را برای حل آن صرف می کردم. اگرچه این توصیف از اهمیت پرسشهای صحیح افراطی است، اما اهمیت استفاده از سوالات موثر و طراحی معیارهایی برای موفقیت نمیتواند اغراق آمیز باشد .
یک سوال مناسب برای طوفان فکری باید کوتاه و ملموس باشد تا افراد حس کنند که از روش پاسخ دادن به آن آگاه هستند. به طور معمول،این گونه سوالات با “چگونه میتوانیم…؟” یا “چه میشد اگر…؟” شروع میشود و افراد را قادر می سازد که مسئله را به طور باطنی حس کنند. مثلا به جای پرسیدن یک سوال باز مانند “چگونه میتوانیم تصویر برندمان را در بازار توسعه دهیم؟” بپرسید: “چگونه میتوانیم خانمی ۲۵ ساله را آنچنان نسبت به برندمان جذب کنیم که راجع به آن برای دوستانش به تفصیل صحبت کند؟” به جای “چگونه می توانیم ایده های جدید بازاریابی را برای خط هواپیماییمان توسعه دهیم؟” بپرسید: “چگونه می توانیم مطمئن شویم که خط هواپیمایی ما اولین موردی است که به ذهن یک فرد در هنگام رزرو پرواز میرسد؟”
2-شرایطی برای پرورش خلاقیت ایجاد کنید
محیطی که جلسه طوفان فکری در آن برگزار می شود را مورد توجه قرار دهید. طیفی از افراد با چشماندازهای متنوع و یا حتی مشریان و کارشناسان را گردآوری کنید.
برای مثال ممکن است از مدیر یک فروشگاه اسباب بازی و یکی از نویسندگان کتاب کودکان درخواست کنیم که در جلسهای با کارکنان شرکتی متمرکز بر حوزه هدایای کودکان حضور پیدا کنند. سعی کنید برای تغییر چشمانداز و از بین بردن عادات افراد آنها را از کارهای روزانه برحذر دارید. به طور واضح مشارکت کامل را تشویق کنید و مطمئن شوید که اعضای ارشد یا جدید گروه به طور مشابه و به راحتی ایدههای خود را (حتی اگر احمقانه یا عجیب به نظر برسد) به اشتراک میگذارند. اطمینان داشته باشید که همه نفرات آمادگی کامل برای حضور در جلسات را دارند. یک مانع عمده برای موفقیت جلسات طوفان فکری این است که نیمی از اعضای حاضر در اتاق جلسه در حال تولید ایده هستند و نیمی دیگر این ایدهها را رد میکنند.
3-مستقیماً به سمت جلسه طوفان مغزی خیز برندارید، اول چارچوبهای خودتان را بیان کرده و مورد نقد قرار دهید
هر جهش خلاقانه مهم، ابتدا با تغییر در ادراک آغاز می شود. مشغول بودن در حوزهها و زمینههایی مانند رشد، مدیریت تغییر، برنامهریزی استراتژیک، کاهش هزینه، نوآوری در محصول یا مدل تجاری، اولین گام در فرآیند خلاقیت شامل تعیین و بحث بر ساختار فعلی و تعیین این است که کدام یک نیاز به بازبینی و یا جایگزینی دارد. با تهیه یک لیست جامع از برخی از عقاید و فرضیات مشترک درباره سازمانتان آغاز کنید. راجع به آنها گفتوگو کنید و تعیین کنید کدام یک مناسب است و کدام یک نیاز به تعریف مجدد دارد. برای مثال، در یکی از پروژههای یک پیمانکار دولتی، این شرکت کار را با شناسایی برخی از مدلهای ذهنی مشترک آغاز کرد که هر فردی باید درباره کارکرد آنها با واحدهای مختلف سازمانهای دولتی، تضمین تحقیق و توسعه و چگونگی فروش محصولاتشان از آن اطلاع داشته باشد.
4-ساختارهای جدیدی برای جلسات ایجاد کنید تا ایدهپردازی تقویت شود. این ساختارها به طور چشمگیری باعث دستیابی به نتایج مفید می شود
افراد اغلب از پیش پا افتاده بودن، عجیب بودن یا غیرکاربردی بودن ایده های مطرح در جلسات طوفان فکری شکایت میکنند. از دراختیار داشتن فردی کاملا آماده برای تسهیلگری مطمئن شوید، حتی میتوانید این نقش را خودتان به عهده بگیرید. نقش تسهیلگر را مانند یک راننده اتوبوس در نظر بگیرید: یک راننده شایسته که به خوبی آموزش دیده، آماده، منعطف و هوشیار است و قوانین جاده را می داند. سعی کنید که تمرینی آزمایشی با استفاده از سوالات پیشنهادی خود در هنگام استفاده از برخی از تکنیکهای طوفان فکری، مانند چشم انداز متغیر یا آزمایش رهیافتهای مشابه اجرا کنید. این تمرین درک واضحتری از آن چه که باید مورد بحث قرار گیرد و کنار گذاشته شود، یا اینکه چه موفقیتی ممکن است به دست آید، میانجامد و باعث ایجاد مثالهایی برای به اشتراک گذاری با گروه می شود.
5-پیگیری را پس از جلسات طوفان فکری به یاد داشته باشید
افراد اغلب میگویند که جلسات طوفان فکری به ایدههای خوب منجر میشوند، اما تغییر یا واکنش اندکی را به همراه دارند. رایگیری درباره ایدهها میتواند تمرین مفیدی برای به نتیجه رسیدن شرکت کنندگان باشد، اما شما نمی توانید توافق روی یک ایده را به حاضران در جلسه تحمیل کنید. اجازه دهید تراوش ایدهها ادامه یابد و به خاطر داشته باشید که بیشتر ایده ها پس از پایان جلسه به وجود میآیند. بنابراین، گفتوگو و همکاری با شرکتکنندگان را پس از اولویتبندی ایدهها و شفاف ساختن مسیر پیشرو ادامه دهید.